فرهنگ زندگی ، آزار و اذیت جنسی زنان در ملاعام ، خانمها شرم دارند که بگویند "لطفا بدنتان را از من دور کنید؛ لطفا دستتان را بردارید؛ لطفا پایتان را جمع کنید و..." اما لازم است که برخی آقایان رفتار خود را در تاکسیهای شهر اصلاح کنند.
حقوق شهروندی فعلا در جامعه ما از قوانین روشن و دقیقی برخوردار نیست و هرچند تعداد زیادی از شهروندان خود را ملزم به رعایت حرمت دیگران و پایبندی به قوانین نانوشته میدانند اما عدهای از این کمبود و خلا سوءاستفاده میکنند.
بانوان و بویژه دختران و خانمهای جوان سالهای سال است که با معضلی به نام "نشستن در تاکسی" مواجه هستند چراکه برخی از آقایان درک درستی از رعایت حریم دیگران بویژه خانمها ندارند. ناگفته نماند که صندلیهای عقب خودروها و تاکسیها فقط برای نشستن دو نفر مناسب است اما این موضوع نمیتواند توجیه و بهانه مناسبی برای آزار رساندن به خانمها باشد.
از آنجا که دختران و زنان تمایلی به سخن گفتن در این باره ندارند، این معضل نهتنها تاکنون رفع نشده است بلکه همچنان ادامه دارد. البته سکوت و شرم رسانهها برای نوشتن گزارش و تحلیل در این زمینه موجب رشد زیرزمینی آن شده است اما به نظر میرسد طرح این موضوع در رسانههای اجتماعی و نصب پیامهای مرتبط با آن در سطح شهر از طریق بنر، بیلبورد و تیزرهای آموزشی میتواند در آگاهیبخشی به افراد ناآگاه موثر باشد و آنها به عمق رفتار نازیبا و غیرانسانی خود پی ببرند.
نوشتن این گزارش و بررسی همهجانبه آن برای نگارنده سخت است؛ چراکه برخلاف گزارشهایی که درباره معضلات و آسیبهای اجتماعی نوشته میشود و در آنها اقشار مختلف جامعه در تهیه خوراک رسانهای و اطلاعات به خبرنگاران یاری میرسانند، در این باره اما کمتر خانم جوانی حاضر است تجربههای ناگوار و سخت خود را در اختیار ما قرار دهد. بنابراین نگارنده ابتدا به شرح مشاهدات و شنیدههای خود میپردازد و در ادامه گزارش به بیان تجربههای دو خانم جوان در این زمینه خواهیم پرداخت.
خجالت بکشید آقا!
بارها اشکم در تاکسی درآمده است. خیلی وقتها بعد از اینکه پیاده شدهام یک دل سیر گریه کردهام. چراکه نه میشود توی تاکسی جیغ زد، نه میشود وسط اتوبان پیاده شد، نه میتوانیم از روی شرم و حیا حرفی به طرف مقابل یا به راننده بزنیم، نه توان و انرژی برای درگیری لفظی داریم و نه میشود به جایی شکایت کرد
در صندلی جلوی تاکسی نشسته بودم که صدای بلند یک خانم جوان به گوش میرسید: "خجالت بکشید آقا! تمام تکیه شما روی من است. با هر تکان ماشین، شما به سمت من منحرف میشوید. از سن و سالتان خجالت بکشید."
آن آقا هم که شاید 40 ساله بود ضمن استفاده از الفاظی که به دور از ادب بود پاسخ داد: "شما اگر ناراحت هستی، از این به بعد روی صندلی جلوی تاکسی بنشین!"
یک روز دیگر در صندلی عقب نشسته بودم که یک خانم و آقا از ابتدای مسیر تا انتهای مسیر با هم درگیر بودند. خانم جوان مدام خودش را جابجا میکرد و آن آقا هم هرچهقدر که میتوانست به سمت من میآمد تا از خانم فاصله بگیرد اما دعوایشان نقطه پایان نداشت و راننده هم به رغم مداخله و وساطت نتوانست بفهمد که مشکل اصلی چیست.
نگارنده این متن نیز هرچند سعی میکند صندلی جلوی تاکسی را برای نشستن انتخاب کند اما در مواقعی که چارهای جز نشستن در صندلی عقب ندارد، گاهی دچار مشکل میشود. به طور مثال فرض کنید در شرایطی که تاکسی سمند یافت نمیشود، شما در صندلی عقب یک خودروی پراید نشستهاید و یک آقای سنگینوزن و یک خانم جوان نیز کنار شما هستند. یا شاید هر دو شهروندی که کنار شما نشستهاند سنگینوزن باشند. در این موارد اگر درک درستی از شرایط نداشته باشیم، احتمال سوءبرداشت وجود دارد؛ با این حال با عذرخواهی و گفتن جملهای کوتاه درباره وضعیت موجود به طرف مقابل و نیز با بهکار گرفتن تمام تلاش برای رعایت حریم او، میتوان سفر کوتاه شهری را بدون درگیری لفظی یا سوءبرداشت به پایان رساند.
مردهای نجیب و فداکار
دور از انصاف است که بخواهیم بگوییم درصد زیادی از مردان هنگام نشستن در تاکسی توجهی به حریم شخصی خانمها ندارند؛ چراکه بارها شاهد بودهام که بسیاری از پسران و مردان خودشان را در سختترین شرایط قرار دادهاند تا بتوانند فاصله خود را با خانمی که کنار آنها نشسته است حفظ کنند. تعداد مردان جوان و میانسالی که مراقب رفتار خود در تاکسی هستند بسیار بیشتر از آنهایی است که کنترلی بر رفتار یا امیال خود ندارند. برای تعداد زیادی از مردان حتی تفاوت ندارد که فردی که کنار آنها نشسته خانم است یا آقا؛ بلکه آنها حریم بدنی و فیزیکی دیگران را در هر حال رعایت میکنند. درباره آمار و تعداد این آقایان نجیب و محترم نمیتوان به هیچ اطلاعات روشن و حتی نسبی دست یافت اما هریک از ما شاید بتوانیم با استناد به تجربههای شخصیمان بگوییم که به طور میانگین چندبار شاهد رعایت حقوق بانوان و چندبار شاهد صحنههای آزار آنها در تاکسی بودهایم. اما بیشک آمار "رعایت" بسیار بسیار بیشتر از آمار آزار است.
درست است که شاید بسیاری از خانمها تجربههای تلخی در این باره داشته باشند اما این موضوع اصلا توجیه خوبی برای زیر سوال بردن اکثریت آقایان نیست. به هرحال، تمام خانمها و آقایان روزانه چندبار از تاکسی برای سفرهای شهری استفاده میکنند و شاید از هر 10 یا 20 سفر شهری، یکبار مورد آزار واقع شوند. یعنی هر سه-چهار-پنج روز یکبار؛ البته فقط در تاکسی!
بسیاری از ما مردها هنگام نشستن در تاکسی در کنار یک خانم، تمام بدنمان را آنقدر جمع میکنیم که تا انتهای مسیر دچار درد در ناحیه دست، پا، گردن و قفسه سینه میشویم و مجبوریم بارها گردنمان را در همان تاکسی ماساژ بدهیم! بسیاری از ما در تمام مسیر نهتنها دستهایمان به حالت "از جلو نظام!" شبیه خدمت سربازی است بلکه نگاهمان نیز از روی شرم به چپ و راست منحرف نمیشود. بسیاری از ما ناراحت و موذب هستیم از اینکه خودروهای پراید فضای مناسب و کافی برای نشستن سه نفر ندارند.
من برایش دستهی مبل بودم!
یکی از خانمهای خبرنگار درباره تجربههای شخصیاش در تاکسیهای شهر میگوید: "تاکسی سمند بود. کلی فضای خالی و باز داشت اما آن آقا ترجیح میداد پاهایش را با زاویه 90 تا 120 درجه باز نگه دارد! او حتی دستهایش را آنقدر باز کرده بود که انگار من دستهی مبل راحتی هستم و او میتواند بخشی از خودش را روی آن بیندازد و پایش را هم مدام حرکت بدهد!"
این خانم جوان میافزاید: "بارها اشکم در تاکسی درآمده است. خیلی وقتها بعد از اینکه پیاده شدهام یک دل سیر گریه کردهام. چراکه نه میشود توی تاکسی جیغ زد، نه میشود وسط اتوبان پیاده شد، نه میتوانیم از روی شرم و حیا حرفی به طرف مقابل یا به راننده بزنیم، نه توان و انرژی برای درگیری لفظی داریم و نه میشود به جایی شکایت کرد."
وی اظهار میدارد: "نهادهای قانونگذار و اجرایی و قضایی باید در این باره فکری کنند. ما خانمها یا نباید اصلا سوار تاکسی بشویم و یا اگر سوار بشویم هرازگاهی آزار و اذیت را تجربه میکنیم و متاسفانه راهی برای شکایت و پیگیری حقوق نداریم؛ چراکه حفظ آبرو را بر شکایت و درگیری ترجیح میدهیم."
خانم جوان در پاسخ به سوالی درباره آمار آقایان نجیب و فهیم میگوید: "معمولا مشکل خاصی در تاکسی ندارم اما همان دفعات اندک موجب میشود که من همیشه با ترس و لرز داخل تاکسی بنشینم. درست است که آمار این نوع آزار به نسبت تعداد دفعاتی که سوار تاکسی میشوم کم است ولی همین موارد، تمام روح و روان و جسم مرا از حالت آرامش خارج میکند و حتی کابوس خوابهایم میشود و گاه شب تا صبح در خوابی ناآرام، مشغول تلاش برای نجات یافتن از تاکسی هستم."
دست و پایم برای خودم نیست!
رسانهها میتوانند با پرداختن به این موضوع و معضل در قالب گزارشهای تحلیلی و یادداشت و سرمقاله، ابعاد این پدیده زشت را نمایان کنند تا افرادی که اقدام به آزار خانمها در تاکسی میکنند یقین داشته باشند که رفتار نادرست و غیرانسانی آنها توسط رسانهها و مدیران شهری رصد میشود
خانم جوان دیگری نیز در این باره اظهار میدارد: "گاهی اوقات در تاکسی سرم توی گوشی تلفن همراه است یا مشغول مطالعه هستم و ناگهان احساس میکنم کسی مرا صدا میکند و با من کار یا حرفی دارد؛ اما یک لحظه به خودم میآیم و متوجه میشوم که فردی مدام به دست یا پای من میکوبد و قصد آزار دارد! گاهی مجبور میشوم از آنها خواهش کنم که بدنشان را از من فاصله بدهند یا اینکه دستشان را جمع کنند و پایشان را در اختیار و کنترل خودشان داشته باشند."
او ادامه میدهد: "گاهی اوقات واقعا دست و پایم و پهلوهایم برای خودم نیست و آرزو میکنم ای کاش زودتر به مقصد برسم و راحت بشوم. برخی مواقع که آستانه تحملم پایین میآید یا حوصلهام سر جایش نیست، چارهای جز یاری گرفتن از صدای بلند ندارم. خیلی بد است که برخی آقایان حاضر نیستند بفهمند که همه خانمها مثل هم نیستند و اگر این آقایان در برخی موارد چراغ سبز در تاکسی دریافت کردهاند، دلیل بر این نمیشود که بخواهند تمام خانمها را در خدمت خواستههای لحظهای خود بدانند. بدن خانمها ظریفتر از آقایان است بنابراین خانمها خیلی سریعتر در صندلیهای عقب خسته میشوند و انرژیشان را از دست میدهند. بهتر است که این آقایان مقداری به خودشان سخت بگیرند و هوای مسافر کناریشان را داشته باشند."
شرایط را درک میکنیم
این خانم میافزاید: "البته من به عنوان یک خانم، شرایط سخت را تشخیص میدهم و درک میکنم. ما خانمها نیرویی در خودمان داریم که معمولا میتوانیم مراعات را از آزار تشخیص بدهیم. خیلی از ما حتی نیروها و افکار منفی که اطرافمان وجود دارد را حس میکنیم و در چنین شرایطی احساس ناامنی به ما دست میدهد. تشخیص دادن آقایانی که خوب و عالی هستند از آقایانی که قصد مزاحمت دارند کار سختی نیست. ما درک میکنیم که گاهی مواقع شرایط صندلیهای عقب برای نشستن سخت است. مثلا صندلیهای کنار معمولا اندکی شیب دارند و بسیاری از آقایانی که در این گوشهها مینشینند به خاطر رعایت حال خانمها مدام خودشان را به در میچسبانند اما شیب صندلی دوباره آنها را اندکی به چپ یا راست متمایل میکند. بنابراین ما قدرت تشخیص داریم و زمانی که میبینیم یک آقای محترم برای راحتی ما و حفظ حریممان خودش را به سختی میاندازد احساس امنیت و آرامش داریم."
باید ابعاد این رفتار را نمایان کرد
قطعا روانشناسان و جامعهشناسان میتوانند برای مقابله با این معضل که به روح و روان و جسم خانمها آسیب وارد میکند راهکارهای علمی و قابل اجرا ارائه کنند. پیشنهاد میشود که نهادهای شهری از جمله شهرداریها و شوراهای شهر در این باره مطالعه کنند و به طور ویژه از ظرفیت و دانش کارشناسان نیز بهره بگیرند. به طور مثال میتوان با خلاقیتهای خاصی و نیز از طریق مصوبههایی در شوراهای شهر فضای تاکسیها را برای نشستن خانمها ایمن کرد. یعنی هم تاکسیرانی و هم رانندگان تاکسی موظف به اقدام در چارچوبهای مشخص برای رعایت حریم خانمها باشند.
از سوی دیگر رسانهها میتوانند با پرداختن به این موضوع و معضل در قالب گزارشهای تحلیلی و یادداشت و سرمقاله، ابعاد این پدیده زشت را نمایان کنند تا افرادی که اقدام به آزار خانمها در تاکسی میکنند یقین داشته باشند که رفتار نادرست و غیرانسانی آنها توسط رسانهها و مدیران شهری رصد میشود.
همچنین نصب پیامهایی با قلم درشت در تاکسیها شاید بتواند در کاهش آزارها موثر باشد. البته این پیامها در تعداد اندکی از تاکسیها به صورت دستنوشته و با قلم ریز نصب شده اما نفوذ و تاثیر کافی ندارد. حرف زدن در این باره بیشک موثرتر و بهتر از سکوت است. چراکه سکوت موجب سوءبرداشت و نیز موجب پنهان ماندن موضوع میشود.
منبع : tebyan.net
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
۱۰ رازی که همه آقایان باید درمورد مغز خانم ها بدانند | 21 | 2744 | nik952148 |
10 کار غلط خانمها در کلافه کردن همسر | 6 | 2287 | nik952148 |
حتما بخوانید! ازدواج؟ مگه بیکارم! | 11 | 2921 | nik952148 |
دختران آرایش میکنند تا شوهر پیدا کنند ! | 6 | 2518 | sina512 |