طنز؛ کابوس تخم مرغ و زمین خواران!

ه تازگی بلایی به جان من افتاده که رهایی از آن کمی مشکل است. نیمه شب‌ها بی‌خواب می‌شوم و هوس وب گردی به سرم می‌زند ولی از آنجایی که متاسفانه فیلترشکنی در دست و بال ندارم نمی‌توانم خودم را وقف امور علمی و پژوهشی (بالاخص مباحث بیولوژیکی) کنم و مجبورم وقتم را در این سایت‌های خبری که هیچ ارزشی برای علم و پژوهش قائل نیستند بگذرانم. دیشب همین‌طور که از کم سعادتی خود نالان و از جامعه علمی و پژوهشی کشور شرمسار بودم چشمم به چند خبر افتاد، گفتم بد نیست تجربه‌های شگفت انگیزی که داشتم را با شما قسمت کنم.

یکی از سایت‌ها تیتری با این عنوان زده است: «نگرانی باهنر برای تخم مرغ اصلاح طلبان». خیلی خوشحالیم که اصولگرا و اصلاح طلب به جای تقابل و درگیری راه تعامل و وفاق را برگزیده‌اند و حتی برای تخم مرغ‌های همدیگر ابراز نگرانی می‌کنند. ان‌شاءا... اصلاح طلبان هم کم کم نگران گوجه اصولگرایان شوند که با ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه‌رو، شاهد شکل گیری یک املت مشتی هم این وسط باشیم. اما مراد آقای مهندس باهنر و لُب کلام ایشان این بوده است که: «اصلاح طلبان تخم مرغ‌هایشان را در سبد لاریجانی قرار نمی‌دهند.» به نظر ما هم کلا این که آدم تخم مرغش را در سبد دیگران قرار دهد کار عاقلانه‌ای نیست. مخصوصا برای اصولگرایان که در این زمینه تجربه‌های گرانبهایی دارند. حالا که از تخم مرغ یاد کردیم جا دارد یادی هم کنیم از تخم مرغ‌هایی که اصولگرایان عزیز آن سال‌ها در سبد آقای احمدی نژاد قرار دادند و هر چه می‌گفتند نیمرو کن دور هم بخوریم آقای پاکدست توجهی نمی‌کرد و با آن مهر و عطوفتی همیشگی‌اش آنقدر روی این تخم مرغ‌ها نشست تا همه‌شان تبدیل به جوجه شدند و آخر سر هم اصولگراهای باسابقه را از کابینه بیرون کرد و آن جوجه‌ها را شیوه راه رفتن آموخت (که یکی‌شان متاسفانه لولو از آب درآمد) و پشت میزها نشاند. برای همین اصولگراها که تجربه تلخی از این تخم مرغ بازی‌ها دارند اصلاح طلبان را از این کار بر حذر می‌دارند که ما به جای جریان اصلاحات از ایشان تشکر می‌کنیم.

تیتر دیگر این است: «پرونده زمین خواری ورجین و لواسانات در جریان است». مشاهده می‌کنیم که زمین خواران عزیز هر روز در حال گسترش دامنه فعالیت خود هستند و به زمین‌های ورجین هم رحم نمی‌کنند. ش.خ یکی از زمین خواران ورجین در مصاحبه با «بی قانون» در پاسخ به این سوال که هدف شما از تجاوز به زمین‌های ورجین چه بوده، گفت: هدف ما از اول هم ازدواج بود. ولی متاسفانه رسانه‌ها و نهادهای مسئول با سنگ‌اندازی و کارشکنی مانع از تحقق این حرکت زیبا و متعالی شدند که واقعا جای تاسف دارد.

تا همین جا برای وب گردی شبانه کافی است. می‌ترسم باز هم اگر به خبرخوانی ادامه بدهم مهندس باهنر بیاید توی خوابم و نسبت به تخم مرغ‌هایم اظهار نگرانی کند و همین‌طور که سرش را تکان می‌دهد بگوید: چیکار کردی با تخم مرغ‌هات پسر؟ بعد وسط کابوس زمین خوار ورجین هم بپرد و بگوید: «زودتر ازدواج کن، مثل من.» تخم مرغم توی سبد هر چی زمین خواره. عجب کابوسی درست کرده‌اند برای ما.

بیایید فکر کنیم چه خوب است آدم شب‌ها قبل خواب پیش خودش حساب کند که امروز تخم مرغ‌هایش را در سبد چه کسانی قرار داده است. (خواستم شبیه این مجری‌ها با یک جمله زیبا برنامه را تمام کنم ولی دوستان اشاره می‌کنند که آب هست ولی کم است، برای همین دیگر ادامه نمی‌دهم!)

منبع :روزنامه قانون