سه سوت : عتیقه فروشی در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد. دید کاسهای نفیس و قدیمی دارد که در گوشهای افتاده و گربهای در آن آب میخورد.
با خود گفت اگر قیمت کاسه را بپرسد رعیت ملتفت میشود و قیمت گرانی بر آن مینهد. پس رو به رعیت کرد و گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری؛ حاضری آن را به من بفروشی؟
رعیت گفت: چند میخری؟
- یک درهم.
رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقهفروش داد و گفت: خیرش را ببینی.
عتیقهفروش پیش از خروج از خانه قیافه خونسردی به خود گرفت و گفت: عموجان این گربه ممکن است در راه تشنه شود، بهتر است کاسه آب را هم به من بفروشی.
رعیت گفت: قربان؛ من به این وسیله تا به حال پنج گربه فروختهام. آن کاسه، فروشی نیست!
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
۱۰ رازی که همه آقایان باید درمورد مغز خانم ها بدانند | 21 | 2766 | nik952148 |
10 کار غلط خانمها در کلافه کردن همسر | 6 | 2303 | nik952148 |
حتما بخوانید! ازدواج؟ مگه بیکارم! | 11 | 2948 | nik952148 |
دختران آرایش میکنند تا شوهر پیدا کنند ! | 6 | 2535 | sina512 |